آرام جانم پریماهآرام جانم پریماه، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

یه دختر ازجنس ماه

تجربیات مادرانه

چندروز پیش با بابایی رفتیم بندگلستان ..چقد پرآب و سرسبز و قشنگ شده بود.اونجا با خانمی که صاحب 2تا دختر 4ساله و 9ماهه بود اشنا شدم ..اون خانم از دوران شیرگرفتن دختربزرگش برای من تعریف کرد خشکم زده بود و کلی به خودم و دخترم امیدوار شدم و یه دنیا خداروشکر کردم.. و البته کلی ناراحت و متاثر برای اون دختر بچه..اینارو تعریف میکنم تا واسه همه مامانایه گل و همینطور برای اینده دخترک معصومم تجربه بشه..اون خانم میگفت  دخترشو تا2سالو 4ماهگی شیر میداده و زمانیکه میخواسه بچه رو از شیر بگیره کلی وابسته مادر شده و همچنین بزرگ و فهمیده شده بود .. اون مادر میگفت زمان ترک شیر ، دخترش حدود یک هفته گریه میکرد و 40 شب تب کرد وبعد از اون افسردگی گرفته بود.خدای...
23 فروردين 1394

بای بای جی جی مامان

بنام خدایی که همیشه با منه..سلام به همه دوستان و دختر عزیزتر ازجانم .. امشب باید این پستو تموم کنم خداروشکر خوابیدی و نت هم مشکلی نداره اخه این چندروز یا نت مشکل داشت یا شما نمیزاشتی یا وقت نداشتموخلاصه یه مشکلی بود و نمیشد که بنویسم . ................                                                              بنظر من یکی از سخت ترین مرحله زندگی کودکانمون مرحله ترک شیر مادره .. تا وقتی ت...
23 فروردين 1394

خاطرات سال 1394 نفسم

سلام نفس مامان سلام امید زندگی..امروز 22 فروردینه متاسفانه تا الان فرصت نکردم بیام از حال و هوای عید امسال بگم از 13 روز تعطیلی بگم از دلتنگیهام بگم... الان اومدم واست خاطرات اون13 روز رو تعریف کنم..یک سال دیگه هم گذشت و عجیب فکر می کنم که امسال زود گذشت.. امسال سومین عیدیه که با دختری میگذره      لحظه ی تحویل سال 1394 شمسی:ساعت 2 و 15 دقیقه ی بامداد شنبه 1 فروردین ماه 1394 بود و شما در اون لحظه خواب بودی...صبح روز شنبه رفتیم خونه مامانی ها عید دیدنی و بعد از اون خونه فامیل و دوست و اشنا .. امسال عید برنامه سفر نداشتیم ، یادش بخیر پارسال رفتیم تهران خونه عمه جونیت.. و بعد از اون کاشان خونه دوست بابایی چقد خوش گذشت... خوب از عی...
22 فروردين 1394

عشق بی ادعا.....

روزت مبارک مهربانم   امروز روزِ توست، ای مهربان‌ترین فرشته‌ی خدا . بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟ صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم؟ آن زمان که خط خطی های بی‌قراری ام را با مهر و محبّتت پاک می‌کردی و با صبر و بردباری کلمه‌ به کلمه ی زندگی را به من دیکته می‌گفتی خوب به خاطرم مانده است. و من باز فراموش می‌کردم محبت تشدید دارد. در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، هم پای من آمدی، بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی. آری، از تو آموختم، حتی در سخت ترین شرایط، امید را هرگز از یاد نبرم. یادم نمی‌رود چه شب ها که تا صبح بر با...
20 فروردين 1394

تبریک سال نو ....سال 1394 مبارک....

  سلام سلام صدتا سلام به دوستای گلم شرمنده  بازم با باتاخیر اومدم .. عیدتون مبارک  ایشالا که سال خیلی خیلی خوبی داشته باشین برای همتون آرزوی سلامتی دارم و عاشقانه دوستتان دارم... می بوسمتون واما سلام عشق مامان عیدتوهم مبارک ایشالا 100ساله بشی دخترقشنگم وهمیشه همیشه تنت سالم باشه قربون دخترم بشم خیلی برات حرف دارم .. یه 15 روزی میشه که نت قطع بوده و کلی هم درگیر بودم و خلاصه بیرونو گردشو اینطرف اون طرف فرصت نشد وصلش کنم... الانم اومدم با کلی حرف و خاطره...که توی پست بعدی حتما برات مینوسیم و تعریف میکنم... اینم یه عکس نوروزی و 7سینی  از گل دختر ومامانش ، قربون دختر نانازم بشم بااین ژستا و حالتایه قشنگش  ...
17 فروردين 1394

اتلیه 2سالگی ماهکم

ماهک من حبه نور ماهک من یاس بلور شکوفه عشق منه اومده از یه باغ دور رو غنچه ابر سپید رو شط مرواری و تور روی لباش دو برگ سرخ روی سرش کاکل بور عاشق بوی ماهکم کوزه عطر گلکم می بزنم برای چی مست یه گوله نمکم شب که رو تخت آسمون آفتابو قنداق میکنن روی لحاف مخملش ستاره سنجاق میکنن شاپرکای بی چراغ میان سراغ ماه من به هاله نور تنش یواشکی توک میزنن یواشکی توک میزنن                                   اینم از اخرین عکس که گریه میکنی و میخوای بیای ...
23 اسفند 1393

تولد 2سالگی زنبورکوچولومباااااااااارک

ویزو ویزو ویز در میزنه زنبوره اومده بگه تولدش میارک خبرمیده به دوستاوفامیلا 2ساله شد پریماه نازگلک شادی کنید بگید بزرگ و کوچک تولد پریماه جون مبارک... عسلم نمیدانم عقربه ها سریع چرخیدند یا من از فرط شیرینی سرعت گذر روزها را احساس نکردم ......... ماه من 2سال است که با خنده ها وگریه های شیرینش دنیایی زیبا برایم ساخته ومن الان با افتخار میگویم دخترم 2 سالشه .......... دختر عزیزم ........پاره تن مادر ............. 2سال با هم بودن ......با هم خندیدن وبا هم بیدار ماندن وخوابیدن برایم شیرینتر از شهد بود ...... نفس نازم 2سال است که دستان کوچک وظریفت را در دستم دارم وبا ل...
12 اسفند 1393