آرام جانم پریماهآرام جانم پریماه، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

یه دختر ازجنس ماه

سلام دخترم به دنياي کودکيت خوش آمدي

 خدايا  روزها مي گذرد و من در پيچ و خم جاده هاي زندگي گيج و مبهوت گام برمي دارم من در اين خستگي تنها به كمك كورسويي از نور اميد تو گام بر مي دارم  من مي دانم كه چاره اي جز رفتن نيست و مي روم اما خدايا بدان تنها به اميد تو مي روم پس تنهايم نگذار ميدانم بنده ي غرق گناه توام اما هيهات از آن دل رحيم تو كه مرا تنها بگذارد ...

             

یک دقيقه سکوت براي روياهاي شيرين کودکي ، که هرگز باز نخواهند گشت!                           

تاريخ من کودکيم هست. گذشت، اما در يادهايمان جاودانه ماند......                                                  

کودکي دنياييه که مث برق و باد ميگذره ... يادم مياد تو دوران کودکيم هر کي ازم ميپرسيد چه آرزويي داري ميگفتم دلم ميخواد زودتر بزرگ شم و 20 سالم بشه ... همينطورم شد زودددددد بزرگ شدم ... حالا 26 سالمه و مادر يه دختر خوشگلم ... يعني يه چيزي فوق آرزوهام ...

دختر خوبم کودکي زود ميگذره ... به قول مامانم و مادربزرگت چگونگيش مهمه ...         

اينو هميشه آويزه گوشت کن عزيزم .. اگر بخندي، دنيا با تو مي خندد .... 

واگر شادی کني ، مردم به سوي تو جذب ميشوند ....

پس دخترم کودکی کن بخند و شاد باش زیرا تنها شادی سهم تو اززندگیست 

وتوسهم مامان و بابا از تمام زندگی هستی...    

 نفسم،تو،فقط و فقط بخند .چون ماتمام غصه هایت ودلتنگی هاتو عاشقونه بدوش میکشیم.  تمام دنیا را میدهم برای یک لحظه زیبایی لبخند تو چرا که یک لحظه زیبایی لبخند تو تمام دنیای من است ...

           دخترم ! تو نباشی هیچ آغاز و پایانی برای من و بابا مهم نیست،

                        دنیا با تو ادامه دارد ...           

        اين وبلاگ تقديم به صاحب چشمانيست كه آرامش قلب من است

                  و صدايش دلنشين‌ترين ترانه من است.              
از بودنت برايم عادتي ساختي كه بي تو بودن را باور ندارم...
چه خوب شد كه بدنيا آمدي و چه خوب‌تر شد كه دنياي ما شدي
هميشه بدان كه تا بيكران عشق، عاشقانه دوستت داريم...

         

واما

سلام وصدسلام وسلامتی  به همه دوستای گلم همچنین به دختر نازم که مخاطب اصلیه منه توی این وبلاگ . من این وبو به عشق يدونه دخترم باز کردم اینجا محلی برای ثبت قشنگترین لحظات زندگی اوست تا در بزرگی یاد آور خاطرات شیرین کودکی اش باشد.مي خوام تو اين وبلاگ از دانسته هاي خودم و از مطالب جالبي که از سايت ها و وبلاگ هاي ديگه پيدا کردم و مي دونم براي دخترم هم روزي مفيد خواهد بود بنويسم.از دوستان گلم که به وب دخترم لطف میکنن سرمیزنن کمال تشکرو دارم وامیدوارم بانظراتشون منو در هدایت بهتر این وبلاگ یاری کنن وامیدوارم هر کس که این وبلاگ رو می خونه و درآرزوی نی نی ... خدا بهش یه نی نی سالم وسلامت بده .....  آمین....                

  کودکانه هایت برایت ماندنی باد عزیزم

  باشد اين وبلاگ روزي تنها يادگاري من براي يه دونه دخترم بماند...
         دوستت دارم عزيز دلم.

 

               بگذار شب به ستارگانش بنازد وقتی ماهش مال من است...

افتخارات پریماه

اینم عکس قشنگ ماه پری من که هیئت داوران عزیز لطف کردن وبه دخترم رای دادن و نفر دوم انتخاب شد دخترم . هورااااااااااااااااااااااااااااا...همگی بگین هورااااااااااااااااااااااااا..مبارکت باشه دخترم ایشالا که تویه همه مراحل زندگیت موفق باشی و جزو نفرات برتر باشی ...
5 اسفند 1394

بدون عنوان

سلام دخترم . سلام دخترک سه ساله من. تولد 3 سالگیت مبارک ماه زیبایه زندگیم . الهی قربونت بشم من چقد زودی بزرگ شدی. فداتشم بازهم بعد از یه تاخیر طولانی اومدم شرمنده مامان که اقد طولانی شد راستش نمیدونم از کجا شروع کنم و چی بگم کلی خاطره و اتفاقات مهم رویه هم تلمبار شده ، گیج گیجم و کلی ناراحت از این همه عقب افتادگی از نوشتن خاطرات و گذاشتن عکسها . ولی بهت قول میدم تا قبل سال جدید یعنی اخر این ماه کل خاطرات این شیش ماهو بنویسم.. به قول خودت قوله قول الان میخوام از چنتا عکس شروع کنم و البته قبل از همه اینها باید بهت تبریک بگم برنده شدنتو تویه جشنواره نی نی وبلاگ .. کلی خوشحال شدم البته به رای هیئت داورا نفر دوم شدی و این کلی برام ارزش داره ...
5 اسفند 1394

جشنواره نی نی وبلاگ .. نی نی وبلاگ جونم تولد 5سالگیت مبارک

سلام و صدتا سلام به دختر گلم و دوستایه عزیزم .. بعد از یه تاخیر طولانی اومدم و متوجه شدم که جشنواره نی نی جونه .. خداروشکر که دیر متوجه نشدم البته اگه به زمانه خودش بود که تمام شده بود مهلت مسابقه .. خداروشکر تمدیدش کرده بودن .. خلاصه بعد از خوندن و مطلع شدن از جزییات مسابقه سریع دسبکار شدم و پریماهو بردیم حرم رضا بقول خودش ازش چنتا عکس خوشکل گرفتیم.. البته کلی اذیت کرد دختری مث همیشه😐😐😐  اینم عکس ارسالی و تایید شده برای جشنواره  
11 دی 1394

بعد از دو ماه تاخیر سلام

سلام عزیزدل سلام دخترقشنگم ..و سلام به همه دوستان گلم امیدوارم حال همگی خوب باشه ..بعد از یه تاخیر طولانی فکر میکنم از 2ماه بیشتر شده با کلی عکس و خاطره اومدم...حرف زیاد دارم . تویه این مدت دلشو نداشتم واسه نوشتن . یعنی اصلا سراغ لب تاپ نمی اومدم.الانم نمیدونم از کجا شروع کنم از چی و یا از کی بگم . ببخش منو مامانی این دوماه سری به دفتر خاطراتت نزدم حالو روز خوبی نداشتم حالا همشو واست تعریف میکنم خاطراته مهمی هست که باید حتما ثبت بشه از امشب بهت قول میدم میام و تمامو کمال برات می نویسم ....قبل از همه چی با چند تا عکس از دخملی شروع میکنم نوشته هامو تویه پستایه بعدی میزارم..            &...
16 آبان 1394

دخترک شیطون بلا

یه رزو ظهر رفته بودی تویه اتاق خواب و ژل بابایی رو از رویه میز برداشتی و همشو به سرو صورتو دستات مالیدی ..بادیدنت نمیدونسم بخندم یا گریه کنم بعدشم بابایی دعوات کرد گفتی میخواسم موهامو جل بزنم..اینم چندتا عکس با کلی ادا و خوشحالی شما   ...
19 شهريور 1394

اتلیه سنتی خونمون

سلام عزیزکم چند روز پیش نمایشگاه صنایع دستی بود ..منم که عاشق صنایع دستی و وسایل سنتی و قدیمی به اتفاق هم شتابان رفتیم بسوی نمایشگاه و من واسه دخملی اون تل طلایی رو خریدم لباساتو که از قبل داشتی هر تیکه شو از یه جایی واست خریدم اما دامنشو خودم واست دوختم خیلی ناز میشی وقتی میپوشیشون الهی مادر به فدای تو دخترزیبا بعدشم از خواب که بیدار شدی رفتی لباسارو پوشیدی و شروع کردی به ژست گرفتن قربونه اون ژستایه نازت بشم مدل و مانکن مامانی ومنم تندتند عکس میگرفتم اینم عکسهای مانکن خونه ما پریماه سبحانی مدل و مانکن سنتی   ...
14 شهريور 1394