آرام جانم پریماهآرام جانم پریماه، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

یه دختر ازجنس ماه

پریماه در کاشان دیار سهراب سپهری

1393/3/26 0:54
نویسنده : مامان سمیه
193 بازدید
اشتراک گذاری

دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز... سهراب سپهری

 

سلام قشنگم در سفری که در نوروز به تهران داشتیم سری هم به کاشان زدیم . ظهر رفتیم به خونه دوست بابایی حسن درکاشان واقعا خانواده خوب و محترمی هستن انقد خوبن که ادم جلوشون کم میاره ایشالا که همیشه خوش و سلامت باشن خلاصه اون روز خیلی بهشون زحمت دادیم خیلی خوش گذشت مارو بردن  امام زاده سلطان علی و بعداز زیارت  رفتیم سر مزار  سهراب سپهری ..  اونجا حال و هوایه خوشی داشت ....

این هم چندتا از اشعار کوتاه وزیبایه سهراب:

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
 زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
 زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری

 زندگی.............. 

زندگی چیزی نیست؛ که لب طاغچه‌ی عادت از یاد من و تو برود.

زندگی؛بعد درخت است به چشم حشره.

زندگی تجربه‌ی شب‌پره در تاریکی است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی سوت قطار است که در خواب پلی می‌پیچد.

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیما.

خبر رفتن موشک به فضا؛

لمس تنهایی «ماه»؛

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

  زندگی شستن یک بشقاب است.

زندگی یافتن سکه ده‌شاهی در جوی خیابان است

 زندگی «مجذور» آینه است

زندگی گل به «توان» ابدیت؛

زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ما؛

زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس‌هاست.

 زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ؛

پرشی دارد اندازه عشق..

سهراب سپهری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)