ارام جان من میگه مامان . بابا
دختر زیبایم ارام جانم روز به روز شیرینتر و خانم تر میشوی. زندگیمان با تو هر روز زیباتر و عاشقانه تر میشود، چه زیباست بودنت در کنارما . پرنسس قشنگم نمیدونی این روزا چقد عسل شدی چکارا که نمیکنی ، چقدر ملوس خودتو لوس میکنی و وقتیکه برات شعروترانه ای میخونیم سرتو تکون میدی و برامون ناز میکنی ، این روزا حتی جواب سوالمو با اشاره سر میدی وقتی بهت میگم بریم بیرون سرتو میاری پایین و خیلی اروم و نحیف میگی ها یا هوم این ها گفتنتو به صدتایه بله و اره نمیدم .. نفس زندگیمون این روزا خیلی قشنگ یادگرفتی میگی ماما بابا . دیگه هرچیزی رو که بخوای میگی ماما و اشاره میکنی چقدر زیبا وقتی تشنه میشی میگی ماما ابه و از من طلب اب میکینی .. روزی صدها بار میگی ماما بابا ماما بابا خدانکنه حواسمون بهت نباشه انقد مامان یا بابا رو تکرار میکنی تا متوجهت بشیم و خواسته ات رو براورده کنیم دخترک معصوم من تو به اندازه تمام دنیا برایه منوپدرت ارزش داری صدایه ظریف و دخترانه ات زیباترین موسیقی زندگی ماست .از اینکه اروم اروم داری حرف زدنو یاد میگیری خیلی خوشحالم از اینکه هستم و دارم این روزارو میبینم این اولین حرف زدناتو اولین تاتی تاتی کردناتو خیلی خیلی خوشحالم و روزی هزاران بارخداروشکرمیکنم اما ته خوشحالیم یهو دلم میگیره ازینکه این روزا میگذره این روزایه شیرین کودکیت تموم میشه و من میمونمو یه مشت خاطراتی که هیچوقت برنمیگرده این خاطرات هیچوقت زنده نمیشه مگراینکه باهمین نوشته هایه مادرانه ام .. دخترم تا اخرین روز عمرم برایت خواهم نوشت ....